معرفی وبلاگ
بسم رب الشهداء این وبلاگ مربوط به تقویم شهدای محله حکم آباد تبریز برای علاقمندان به خاطرات شهدا ایجاد شده است.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 19876
تعداد نوشته ها : 261
تعداد نظرات : 5
چاپ این صفحه
Rss
طراح قالب
GraphistThem252




🔻دانشجویان ،مظهر شهامت و سرعت عمل ملت ایران هستند.
امام خامنه ای (مدظله العالی)


💠 معلّم قرآن و دانشجوى شهید محمّدباقر رنجبر آذرفام‏
روز سیزدهم فروردین ماه سال 1334 ه .ش حکم آباد تبریز با قدوم شقایقى از گلستان الهى آراسته گشت، شقایقى عاشق که بعدها با بذل جان در راه معشوق و آزادى میهن با خون پاکش آبروئى دوباره به خاک بخشید. محلّه دردآشناى حکم آباد آشناى گامها و عطر بهشتى خون اوست.
محمّدباقر با لفظ جلاله اللَّه لب به سخن گشود و شش سال بیشتر نداشت که با نماز انس گرفت و در سایه توجّهات والدین مؤمن و متعهدش در عین فراگیرى علم و دانش لحظه اى از آموزش مسائل دینى غفلت نورزید.
🔶 او سرسختانه با رژیم در حال جدال و مبارزه بود و عاقبت در روز 28 بهمن ماه در جمع دوستان در مسجد ارشاد لب به سخن گشود و آخرین توصیه ها را در رابطه با تظاهرات و قیام 29 بهمن تبریز به همراهانش نمود و گفت: «... مرگ در بستر ذلّت است، مرد باید در میدان هاى نبرد بمیرد، ما در این راه سرنوشتى غیر از این نداریم، که یا به شهادت برسیم، یا زندانى و مجروح شویم که باید براى هر سه آنها خودمان را آماده کنیم...»

🔸 محمّدباقر که وجود آسمانى اش مهیاى سفرى سرخ بود، در قیام روز 29 بهمن سال 1356 پس از ساعتها درگیرى با عمال رژیم، مجروح شد و یازده روز بعد در بیماستان حضرت امام خمینى قدس سره (پهلوى سابق) توسط مأمورین ساواک به شهادت رسید.

دسته ها : زندگی نامه
1402/9/1 0:31


نام: محمد
نام خانوادگى: عبدلى‌حیدرى
نام پدر: سیف‌على
تاریخ‌تولد: 1329/02/10
ش.ش: 681
محل‌صدورشناسنامه: تبریز
 
تاریخ شهادت: 1365/10/23
شرح حادثه: حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمن‌درجبهه
استان: بنیادشهیداستان‌آذربایجان‌شرقى


محمد در 28 بهمن سال 1329 ه .ش در محله دیزج حکم آباد چشم به جهان گشود. او از کودکى علاقه زیادى به نظامى گرى داشت که همین اشتیاق باعث گردید وى بعد از طى دوره راهنمائى تحصیل، به نیروى هوائى بپیوندد و دوره هاى آموزشى را طى نماید. همزمان با خدمت در ارتش، بطور شبانه به ادامه تحصیل پرداخت و توانست با اخذ دیپلم فنى به درجه استوار یکمى نائل آید. او در سال 1356 ازدواج نمود که حاصل این پیوند مبارک چهار فرزند پسرى است که از وى به یادگار مانده اند. در همان سال براى گذراندن دوره دانشکده افسرى به مشهد مقدس اعزام گردید.

پیش از پیروزى انقلاب اسلامى در راستاى براندازى نظام شاهنشاهى با جمعى از دوستانش، گروهى سیاسى مذهبى تشکیل داده بودند که در سال 1357 گارد شاهنشاهى پى به فعالیت هاى این گروه برد و ایشان بازداشت گردید. محمد در 17 دیماه همان سال آزاد شد و در به ثمر رساندن خون شهداء و پیروزى انقلاب از هیچ کوششى فروگذار نکرد و سرانجام در 19 بهمن ماه همراه با پرسنل فداکار نیروى هوائى با امام انقلاب بیعت نمود.

ایشان پس از پیروزى انقلاب اسلامى با درجه ستواندومى در عقیدتى سیاسى پایگاه دوم شکارى مشغول ادامه خدمت گردید که در آن زمان منشاء خدمات ارزشمندى گردید از جمله احداث مسجد در قسمت ستادى پایگاه.

دسته ها : زندگی نامه
1402/9/1 0:30






📣 رهبر انقلاب: نگذارید جوششِ خونِ شهیدان فروبنشیند؛ ۱۴۰۲/۹/۱۵
💠 سال 1365 به همراه کریم عازم جبهه شدیم،  : برادرم به گردان حبیب ابن مظاهر رفت و من طبق معمول در گردان امام حسین (علیه السلام) بودم. کریم با گردان غواصی بود، آن‌ها ساعت یک نیمه شب 19 دی ماه عملیات کربلای 5 را با رمز «یازهرا» آغاز کردند.
منتظر شکستن خط و دستور حرکت بودیم. ساعت دو بعد از ظهر با قایق راهی نبرد شدیم. درگیری در شلمچه شدت بیشتری داشت.
پس از چند روز درگیری، گردان برای سازماندهی مجدد و تجدید قوا به محل گردان بازگشت. به من دستور دادند به تبریز بروم. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است.
 در اهواز سوار قطار شدم و پس از ساعت‌ها به تبریز رسیدم. بین راه پلاکاردی توجه مرا جلب کرد که روی آن «شهادت برادر کریم ابراهیمی معروفی مبارک باد» نوشته شده بود. فهمیدم که برادرم در راه شهادت، از من سبقت گرفته است.

راوی : حاج «رحیم ابراهیمی معروفی» برادر شهید

#شهید_کریم_ابراهیمی
🌷🌹تقویم یادبود شهداء   🌹🌷
@shohada_hokmabad_tbriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

دسته ها : خاطرات
1402/9/1 0:30


📣 رهبر انقلاب: نگذارید جوششِ خونِ شهیدان فروبنشیند؛ ۱۴۰۲/۹/۱۵

✍️ نحوه آسمانی شدن شهید عباس ابراهیمی معروفی
💠 من قبل از برادرانم که ، برای حضور در جبهه و شهادت از هم سبقت می‌‎گرفتند، عازم جبهه شده بودم و عباس را هم با خود به گردان امام حسین (علیه السلام) بردم که گردان به منطقه شط علی و هورالهویزه مأمور شد.
 دسته آنان برای پدافند در اسکله اعزام شد.
دو ساعت از حضورشان در محل مأموریت نگذشته بود که خمپاره‌ای روی اسکله جا خوش کرده و تعدادی به شهادت رسیده بودند.
همرزمانش پیکرها را از داخل آب بیرون آورده و متوجه می‌شوند که ترکش قسمتی از سر برادرم عباس را بوسیده و او به شهادت رسیده است.
راوی : حاج «رحیم ابراهیمی معروفی» برادر شهید

#شهید_عباس_ابراهیمی
🌷🌹تقویم یادبود شهداء   🌹🌷
@shohada_hokmabad_tbriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄




دسته ها : خاطرات
1402/9/1 0:30



اکبر (شعبان) در 26/آبان/1346 در خانواده اى مستضعف در شهر تبریز متولّد شد. دوران کودکى اکبر در جمع ساده و صمیمى خانواده گذشت. وى دوران دبستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و وارد مدرسه راهنمائى «پاسارگاد» شد و پس از پایان مقطع راهنمائى تحصیل، دوران دبیرستان را همراه با کار و تلاش در نمایشگاه اتومبیل ادامه داد.

در سال 1363 ه .ش به هنگام تأسیس پایگاه مقاومت مسجد «سادات» به عضویت آن پایگاه درآمد.

دسته ها : زندگی نامه
1402/9/1 0:30

زندگینامه شهید صمد جاهد الوار علیا قائم مقام فرمانده گردان بعثت لشکرمکانیزه 31عاشورا

5 اسفند 1338 ه ش در تبریز به دنیا آمد . او چهارمین فرزند خانواده مذهبی و مستضعف جاهدالوار بود . والدین صمد او را از کودکی با مسائل دینی از جمله نمازهای یومیه و جماعت و حتی نماز آیات و ... آشنا کردند . از آنجا که خانواده اش در تنگنای مالی شدید به سر می برد ، صمد از اوان کودکی مجبور به فرشبافی شد و بیشتر اوقات را در کنار خانواده به فرشبافی می گذراند . وی که طعم محرومیت را چشیده بود به دوست یتیمش که از نعمت پدر و مادر محروم بود ، نهایت محبت و کمک را مبـذول می داشت .

دسته ها : زندگی نامه
1402/9/1 0:29


در اوّل فروردین ماه سال 1347 در تبریز کودکى پا به عرصه وجود نهاد که پدر و مادرش به عشق امام حسین علیه السلام نامش را حسین گذاردند تا چون سرور شهیدان و رهبر آزادگان، کربلائى باشد و عاشورائى بیاندیشد. شش سال بیشتر نداشت که پاى در مدرسه گذاشت. او از همان اوان کودکى از هوش و حافظه اى سرشار و قوى برخوردار بود. ذهن خلاق او در دوران تحصیل همواره توجه معلمانش را به خود جلب مى نمود. او دوران ابتدائى تحصیل را در دبستان «قطران» به پایان رساند و وارد مدرسه راهنمائى «شیخ شمس» شد. ولى عشق و علاقه وى به حضور در جبهه و مبارزه علیه دشمن بعثى موجب شد که حسین درس و مدرسه را رها کند.

او سیزده ساله بود که بدون اطلاع خانواده عازم پادگان «خاصبان» شد تا دوره آموزش نظامى را سپرى نماید،

امّا دل او در جبهه ها مى تپید و از آن روز به بعد حسین در پایگاه مقاومت مسجد بزرگ حکم آباد مشغول فعالیت شد تا اینکه با سعى و تلاش فراوان در تاریخ 31/خرداد/1363 با شور و شوق زایدالوصفى عازم جبهه گشت.

دسته ها : زندگی نامه
1402/9/1 0:29




وصیتنامه شهید محمد عبدلی حیدری

نام: محمد
نام خانوادگى: عبدلى‌حیدرى
نام پدر: سیف‌على
تاریخ‌تولد: 1329/02/10
ش.ش: 681
محل‌صدورشناسنامه: تبریز
 
تاریخ شهادت: 1365/10/23
شرح حادثه: حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمن‌درجبهه
استان: بنیادشهیداستان‌آذربایجان‌شرقى
شهر: اداره‌بنیادشهیدتبریز
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
 
ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فى سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله غفور رحیم.
آنانکه بدین اسلام گرویدند واز وطن خود مهاجرت کردند و درراه خداجهاد کردند آنان امیدوار و منتظر رحمت خداباشند که خدا بر آنها بخشاینده و مهربان است.
دسته ها : وصیت نامه
1402/9/1 0:29


💠 براى عضویت در سپاه نذر کرده بود .




#شهید_یوسفعلی_قاسمی
✍🏻 بعد از شروع جنگ تحمیلى، او که مشتاق اعزام به جبهه هاى حق علیه باطل بود یک سال سنش را در شناسنامه اش بزرگتر کرد و از طرف بسیج عازم جبهه شد.
یوسفعلى به نهاد مقدس سپاه عشق مى ورزید و براى پیوستن به سبزپوشان پاسدار انقلاب بیقرارى مى نمود و با توسل به این عشق در سال 1362 ه .ش مشتاقانه به سلسله سبزپوشان سپاه پاسداران پیوست.
🔶 او براى عضویت در سپاه نذر کرده بود سفره «حضرت ابوالفضل(علیه السلام)» باز کند.
🔸آنگاه از طرف سپاه عازم جبهه شد و در عملیات هاى «مسلم بن عقیل»، «والفجر مقدماتى» و «والفجر یک» شرکت فعالانه داشت.
✅ او مرحله به مرحله پله هاى بیقرارى را پشت سر گذاشته بود و از والفجرها گذشته و به کربلا رسیده بود تا اینکه در 25 دیماه سال 1365 در عملیات «کربلاى 5» بر اثر اصابت ترکش به فوز عظیم شهادت نائل آمد.

شهید یوسفعلی قاسمی طابق

#شهادت_مرگ_زیرکان

🌷🌹تقویم یادبود شهداء   🌹🌷
@shohada_hokmabad_tbriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

دسته ها : خاطرات
1402/9/1 0:29


درسال ۱۳۴۲ ه .ش شقایقى دیگر از گلستان الهى سر از خاک برآورد تا حدیث جاودانگى و آزادگى شقایقها را زمزمه کند و با خون سرخش شعر هیهات من الذلة را در دیوان هستى بسراید. دفتر زندگى عبداللَّه در خانواده‏اى متعهد و مذهبى در محله ارّه‏گر تبریز گشوده شد و در آنجا بود که فصلهاى نخستین این دفتر و داستان پر حادثه ورق‏خورد.

اودر دامان مادرى پارسا و پدرى دلسوز و زحمتکش رشد کرد و بالید. دوره ابتدائى تحصیل را در دبستان شهید توانا(قطران) گذرانید. و از همان اوان کودکى در مراسم عزادارى حسینى و نمازهاى جماعت در مساجد حکم‏آباد شرکت فعّال داشت و این حضور معنویش باعث شد که وى همزمان با تحصیل، در کلاس‏هاى عقیدتى و فعالیتهاى فرهنگى قبل از انقلاب «مسجد ارشاد» شرکت کند.

بااوجگیرى انقلاب اسلامى در ماههاى پرتپش نهضت امام، عبداللَّه در اکثر راهپیمائى‏ها و تظاهرات مردمى حضورى فعّال داشت و پس از به ثمر نشستن نهضت عاشورائى حضرت امام‏خمینى‏قدس سره، در پایگاههاى بسیج مستقر در مساجد به حراست از دستاوردهاى ارزشمند انقلاب مشغول شد و عمده فعالیتش را معطوف مساجد کرد و بدین منظور «کانون فرهنگى مسجد کوچک ارّه ‏گر» را پایه‏ گذارى نمود و از این طریق با تشکیل گروه هاى سرود و نمایش و کتابخانه، جوانان و نوجوانان را با برنامه‏ هاى مؤثر و ارزشمند فرهنگى جذب مسجد کرد و آنها را در مسیر الهى انقلاب رهنمون شد.

باآغاز جنگ تحمیلى، در اوائل سال ۱۳۶۱ ه .ش پس از گذراندن آموزش کوتاه مدت نظامى در «پادگان خاصبان» روز چهارم مرداد ماه همان سال راهى جبه هاى نبردشد.

عبداللَّهکه عشق به جبهه و جراحت با وجود سبزش عجین گشته بود دیگر ماندن در پشت جبهه را تاب نمى‏ آورد که به همین علّت در دى ماه سال ۱۳۶۴ ه .ش به لشکر ۳۱ عاشورا بازگشت و در عملیات «والفجر ۸» با عنوان معاون گروهان ویژه لشکر عاشورا اوج حماسه و ایثار خود را به نمایش گزارد. 

کلام او جارى در عشق بود وپیامش فریاد لا به غیر خدا و عزمش طوفان بنیان کن ظلم و صدایش پیام محبت وصفا.

اولبیک گویان، رو به سوى کربلا آورده و به سردار بى‏سر عشق اقتدا نموده بود ومى‏رفت تا هر آنچه را که در مزرعه وجودش در پى سالها نیایش و ذکر و سوز دلفراهم آورده بود در «فاو»*** )۱( نام شهر بندرى عراق در ساحل اروندرود و منطقه عملیاتى والفجر ۸ *** درو کند 
و سرانجام روز ۷/اسفند/۱۳۶۴ ه .ش از وادى تحیر و حصار بودنها، از تنگناى زندگانى گذشت و در سرزمین رنگین‏کمانهاچون رود نور براى همیشه جارى گشت و به خیل ره‏یافتگان وصال پیوست
دسته ها : زندگی نامه
1402/9/1 0:28
X